تأثیر اجتماعی بیکاری

  بیکاری  مصرف اقتصادی بسیار زیادی دارد ،اما با هیچ رقم وقیمتی نمی توان ضررهای انسانی وروانی ناشی ازدوره های طولانی بیکاری  ناخواسته را نشان داد. فاجعه انسانی بیکاری  بارها به اثبات رسیده  است . آنچه درذیل  می آید ،معایب وضررهای های ناشی ازبیکاری دریک اجتماع را نشان می دهد .

 


1- باعث صعود گراف  جرایم میگردد  .

2- بهم خوردن تعادل روحی بین افراد .

3- باعث بوجود آمدن آشوب های سیاسی واجتماعی .

4- موجب کاهش تجربیات ذخیره شده نیروی کار.

5- بهروری اندک نیروی کار .

6- باعث فرار نیروی کارازجامعه یاکشور میگردد .

7- فاصله میان مردم ودولت ایجاد میگردد .

    همچنان بیانگربیهودگی جستجوبرای کاردرسان فرانسیسکو دردوره رکودبزرک  است . ساعت پنج و نیم از خواب بیدارمی شوم وبه بار اندزی  یعنی دنبال کار میروم

پشت درهای کارخانه قند اسپرکلز که نام شرکت است ،هزار نفر ایستاده است ،میتوان حدس زد سه یا چهار نفر بیشتر نمی خواهند ،یک نفر با دوپلس بیرون می آید :من برای این کار به دو نفر نیازدارم .ودر بین آن هزار نفر کشمکش به حد خویش میرسد .سرانجام فقط چهار نفروارد کارمیشوند .

    واین هم بخشی ازخاطرات یک کارگر ساختمانی بیکار:

به شرکت عایق کاری پشت بام یا ایزوگام سرزدم که نیازی به من نداشتند کسانی راداشتند که پنج یا شش سال برای شان کار می کردند  .کارزیادی راسراغ نداشتم .برای اغلب این کارها هم مدرکی تحصیلی می خواستند،  حاضربودم هرکاری بکنم،از موترشوئی تا هرچیزی .کارگیرم نمی آمد  ،چه کاری میکردم؟می رفتم خانه ومی نشستم .بعد ازنشستن در خانه خسته وعصبی می شدم و همه افراد خانواده عصبی می شدند .سرکوچکترین   چیزی باهم جروبحث ودعوا می کردند ،چون تمام  مدت  درآن فضای محدود درکنار هم بودند .کل خانواده  ازبیکاری من ضربه می خوردند.  

      جای تعجب نیست که این نوع تجربیات زخمهاوضایعات هم به روان فرد برجای می گذارند .پژوهشگران و روان شناس حاکی ازآنست که بطور کلی اخراج ازکاربه

اندازه  یک دوست صمیمی یا رد شدن در مدرسه تلخ وتکان دهنده است . در اواخر دهه 1980 در اوایل دهه 1990 بسیاری از کسانیکه از کار بیکار شدند مدیران وحرفه ای وکارکنان خوبی بودند که حقوق مناسبی می گرفتند وهرگز انتظار بیکاری  نداشتند . تکان ناشی از بیکاری  برای آنها بسیار طاقت فرسا بوده به داستان یک مدیر که در سال 1988 کارش را از دست داد ودر سال 1992 هنوز کار دایمی پیدانکرده بود توجه کنیم !

   من در نبرد برسرماندن در راس اقتصاد امروز بازنده شده ام . عزم این داشتم که کاری پیدا کنم ،اما پس ازگذشت ماه ها وسال های مداویم رکود اقتصادی پیش آمد. بعد از این که چندبار رد کردند، آنوقت به خودت شک میکند وارزشت را زیر سوال میبرد.

    احتمالاً تعجب آورترین شواهد مربوط به تأثیر اجتماعی رکود اقتصادی و بیکاری  را میتوان در روسیه پس از تکان درمانی اصلاحات بازار یافت .در سال 1995 یک نفر از هر پنج کارگجر بیکار بود، وضع بهداشت وسلامتی مردم سخت ضربه خورد ومیانگین ویا اوسط طول عمر مردان از 64 سال در سال 1990 به 57 سال ودر سال 1995 بالا رفتند.

      به استثنای دوران جنگ ، هیج کشورصنعتی مانند روسه در دوران رکود اقتصادی کنونی چنین سقوط قابل ملاحظه را از لحاظ وضع وسلامتی تجزیه نکرده است.

هر اندازه هم که مصرف های اقتصادی بیکاری  عظیم باشد، محاسبه زیان دلاری به اندازه کافی نشان دهند ه خسارات انسانی ،اجتماعی وروانی حاصل ازدوره های بیکاری  غیر ارادی مداویم نخواهد بود . بسی جای تأسف است بررسی های اخیر نشان می دهد که بیکاری  به وخامت جسمانی وروانی بیشتر مانند بیماری های قلبی ،وخودکشی می انجامد . پژوهشگران درمیزان بیکاری  ،که به مدت 6سال  ادامه داشته باشد ،تقریباًبه 37000 مورد مرگ زود رس منجرمیشود.

    باالآخره عوامل بیکاری  دراجتماع موضوعات زیر را به جامی گذارد .

1- بطور عموم درکشورهای روبه انکشاف (رشدسریع جمعیت ونیروی کار درمقایسه بامیزان منابع طبیعی ).

2- رکود اقتصادی .

3-مها جرت ها .

4- تغیر تکنالوژی .

5- عدم    توجه به رشد سطح تولیدات داخلی

6- عدم سرمایه گذاری دربخش های تولیدی .